تعداد کشته شدگان غیر نظامیان غزه از 7000 نفر عبور کرده است و تعداد مجروحان نزدیک به 20000 نفر هستند. بمباران غزه از20 روز گذشته تا کنون اساس حمله نظامی اسراییل را تشکیل می داده است. این شیوه که بدون تردید یک جنایت جنگی است ؛ تنبیه جمعی فلسطینیان را دنبال می کند.در این 20 روز ما در واقع نه با جنگ اسراییل ـ فلسطین ، بلکه با جنایت جنگی دولت اسراییل علیه غیر نظامیان روبرو بوده ایم. نیروهای حماس فقط در چند روز اول فعالیت های نظامی به صورت پرتاب موشک از غزه بطرف اسراییل را داشتند که با محاصره نظامی غزه فعالیت نظامی حماس فروکش کرده و جنگ بصورت معادله یک طرفه قتل و عام غیر نظامیان فلسطینی در آمده است.در دو روز گذشته ارتش اسراییل دو بار حمله نظامی زمینی کوتاه مدت به غزه کرده ولی به سرعت به مواضع قبلی خود برگشته است. همه ناظران جهانی اعتقاد دارند که حمله زمینی وسیع ارتش اسراییل و اشغال غزه نقطه چرخش کیفی در وضعیت جنگی ایجاد خواهد کرد. اساس این نقطه چرخش بر امکان کشیده شدن حزب الله لبنان و ایران به جنگ با اسراییل است. دیروز آمریکا مواضعی را در سوریه بمباران کرد که گفته می شود متعلق به سپاه پاسدارن ایران بوده است. تهدید به درگیری نظامی از طرف دولت آمریکا و ایران بطور علنی از هر دو طرف بیان می شود و آرایش نظامی آمریکا همچنان در منطقه تشدید می شود. بدون تردید ما باید توجه کنیم که بجای « اخبار جنگ« بیشتر با « جنگ اخبار» روبرو هستیم و از تصمیم استراتژی و تاکتیک های جنگی اسراییل و آمریکا و سایر کشورهای غربی اطلاع چندانی نداریم. آمریکا و اسراییل هرگونه آتش بس را رد می کنند چونکه اسراییل هنوز با هدف اعلام شده خود مبتنی بر « انهدام کامل حماس» فاصله زیادی دارد ، حتی در صورت حمله زمینی وسیع هم معلوم نیست که ارتش اسراییل بتواند نیروهای عمده حماس ، جهاد اسلامی و دیگر گروه های مسلح را از بین ببرد. بسیار امکان دارد که حماس و سایر گروه های مسلح حاضر در غزه ،از تاکتیک مقابله « تن به تن» با ارتش اسراییل پرهیز کرده و به شیوه جنگ و گریز چریکی با ارتش اسراییل مقابله کنند.ارتش اسراییل از دادن تلفات بسیار هراسناک است و یکی از دلایل بمباران غیر نظامیان غزه ناشی از همین شیوه کثیف است که بر پایه دست بالا داشتن در تسلیحات نظامی ـ تخریبی است.ارتش اسراییل فاقد حداقل های اخلاق نظامی است و از دادن تلفات جنگی می هراسد.
مساله محوری که اکنون اسراییل و آمریکا و متحدانش با آن روبرو هستند، جستجوی شیوه های بدست گرفتن « ابتکار عمل» برای ضربه های مرگبار به حماس و دیگر گروه های مسلح فلسطینی است.ارتشی های اسراییل که تن لش هستند و از جنگ وافعی گریزان ، که می بایست در همان چند روز اول ضد حمله رادر حمله زمینی به غزه انجام می دادند ، به شیوه « جنایت جنگی» روی آوردند تا با کمترین تلفات به نتایج بزرگی دست یابند که تا به امروز این محاسبه غلط از اب در آمده است. غلط بودن این محاسبه بر این پایه است که اسراییل و متحدانش فکر نمی کردند که افکار عمومی جهانی چنین با عظمت و جانانانه علیه آنها بر خیزد و حتی دولت های مرتجع عرب را وادار به موضع گیری علیه اسراییل کند. اردوغان دیروز حماس را نه گروه تروریست ،بلکه نیروی « رهایی بخش» قلمداد کرد و نزدیکی به اسراییل را تعلیق کرد. اسراییل در یکی دوسال اخیر موفقیت های زیادی در نزدیکی دیپلماتیک و پایان دشمنی با کشورهای عربی برداشته بود که با بمباران 20 روزه غزه و محاصره جنایتکارانه آن دود شده و بر هوا رفت.دولت های غربی و در راس آن آمریکا تا کنون دچار یک شکست اخلاقی عظیم شده اند ، سیاست یک بام و دو هوا انها بر ملا شده و طشت رسوایی انها از بام افتاده است. ارگان های سازمان ملل تا حدودی در کنار مردم ستمدیده فلسطین قرار گرفته و خشم دولت اسراییل را نسبت بخود بر انگیخته اند.
مرگ در غزه فقط ناشی از بمباران نیست و به گفته سازمان حقوق بشر سازمان ملل ، نبود امکانات دارویی ، غذایی ، آب و سایر کارکردهای شهری که منهدم شده اند بسیاری را در روزهای آینده به کام مرگ خواهد کشید. یک میلیون و چهار صد هزار غزه ای جابجا و آواره شده اند ، 45 در صد منازل سکونی آسیب دیده و 16000واحد به کلی تخریب شده اند.
بسیار در مورد « کمک های انسانی» به مردم بی پناه غزه سروصدا می شود ، در حالیکه در تمام مدتی که این کمک ها شروع ورود به غزه را کرده اند فقط 74 کامیون وارد شده است ، در حالیکه نیازهای مردم به خدمات اولیه روزی حداقل صد کامیون است.
اما در مورد ایران و خطر سرریز کردن جنگ به میهن ما ، باید توجه داشت که هیچگاه اسراییل و آمریکا تا این حد بهانه « محکمه پسند» برای حمله نظامی به ایران در اختیار نداشتند. اینکه آمریکا می گوید دلایلی برای مداخله ایران در سازماندهی حمله حماس به اسراییل ندارد ، یک دروغ و برای غافل نگه داشتن حریفان برای غافلگیر کردن آنهاست. اسراییل ، آمریکا و دولت های غربی بدنبال بدست آوردن یک پیروزی بزرگ در بحران کنونی هستند و از امکانات زیادی برای شعله ورتر کردن جنگ برخوردارند، مشکل آنها سیاسی ـ دیپلماتیک و افکار عمومی جهان است که کوشش می کنند ابتکار عمل در این زمینه را هم بدست آورند . مساله مهم دیگر سرنوشت بیش از 200 گروگان است که در بین آنها از ملتی های دیگر هم دیده می شود و دامنه مشکل را گسترده تر می کند.
