با فروپاشی شوروی و انحلال پیمان ورشو ظاهرا به نظر می رسید که دیگر پیمان ناتو ضرورت وجودی نداشته باشد. اما تمام سیاست ها ی ناتو تا کنون خلاف چنین انتطاری بوده است. بالا بردن دایمی بودجه نظامی ، وارد کردن کشورهای جدید به این پیمان از جمله کشورهای سابق کمپ سوسیالیستی ، مداخله نظامی در سراسر جهان نشان می دهد که ناتو اهداف تجاوزگرانه خود را با تمام جدیت دنبال می کند. اکنون ناتو بازوی نظامی گسترش سرمایه داری نولیبرال جهانی شده است. فقط در چارچوب چنین سیاستی است که حوادث مهم در کشورهای جداگانه را می توان فهمید. در بحران اکراین ،جرقه بحران با امتناع یاکونویچ رئیس جمهور اکراین در برابر پیوستن به اروپای واحد نولیبرال زده شد. گام بعدی در صورت پیوستن به اروپای واحد ،عضویت در پیمان ناتو بود. روسیه خود موضوع انقلابات مخملی و رنگی از طرف غرب سرمایه داری است. نیروهای طرفدار غرب و حاکمیت سرمایه داری نو لیبرال جهانی در روسیه هم وجود دارند و به اشکال مختلف فعال هستند. بنابراین مضمون مقاومت روسیه و دولت آن باید در چارچوب مقاومت در برابر تسلط سرمایه داری نو لیبرال قدرت های بزرگ غربی درک شود.سرمایه داری نو لیبرال جهانی در روسیه گام های بزرگی برداشته است ولی هنوز تا بدست گرفتن کامل قدرت سیاسی فاصله دارد. تضاد بین روسیه و غرب هم بر پایه این فاصله معنا دارد. صحنه اصلی نبرد مقابله با تجاوزگری جهانی قدرت های بزرگ سرمایه داری غرب است.
تاریخ نوشته : 2014