سه شنبه ۲۵ فروردين ۱۳۸۸ – ۱۴ آپريل ۲۰۰۹
عیسی صفا

نیروهای عمده اصلاح طلب ( حبهه مشارکت ، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و مجمع روحانیون مبارز) با گذاشتن یک گام به پس به صف میر حسن موسوی پیوستند.
اکنون می توان گفت که نیمی از چیدمان صحنه انتخابات ریاست جمهوری روشن شده اشت. تاکیتک های انتخاباتی موسوی هم به میزان زیادی شکل گرفته اند.
محور این تاکتیک ها، شکاندن تمام کاسه و کوزه ها بر سر دولت احمدی نژاد است.
در لحطه حاضر وی و انبوهی از اصلاح طلبان، عمدا فراموش می کنند که حکومت جمهوری اسلامی بنا به تعریف سردمداران آن، بر پایه هسته اصلی قدرت، یعنی رژیم ولایت فقیه قرار گرفته است.
میر حسین موسوی التزام خود را به روشنی به این « دیرک خیمه » بیان کرده است.
آیا احمدی نژاذ با سازماندهی « بیت امام» وبا تقلبات بسیار دستگاه به فدرت نرسید؟
سایه انصراف خاتمی هنوز بر انتخابات سنگینی می کند و حدس و گمان ها در باره علل آن ادامه دارد.
سایه انصراف خاتمی هنوز بر انتخابات سنگینی می کند و حدس و گمان ها در باره علل آن ادامه دارد.
هنوز « نطریه پردازان » اصلاح طلب کوشش فوق العاده ای به خرج می دهند تا هم آمدن وی را « فداکاری» جلوه دهند و هم رفتنش را .
هگل هشدار می داد که استفاده سهل انگارانه از « وحدت ضدین» نتیجه مبتذل و مسخره ای را موجب خواهد شد.
سر هم بندی « اخلاق سیاسی » بوسیله خاتمی و همفکران وی پوششی است برای ظهور ناگهانی میر حسین موسوی، حرف زدن از وحود چیزی بنام « اخلاق عمومی» خود ترفندی ضد اخلاقی است که از طرف سردمداران سرمایه داری و برای فریب مردم بکار گرفته می شود.
هنگامی که از لنین پرسیدند که آیا کمونیست ها اخلاق ویژه ای دارند گفت : اخلاق ما تابع منافع زحمتکشان است إ
میر حسین موسوی برای اجرای وظیفه ای ویژه و به فول خود « احساس خطر » وارد کارزار انتخابات شده است.
برای درک این نقش، ناظران سیاسی نیازی به گوش دادن از پشت در راندارند! اوصاع و احوال بحران زده جامعه ایران به اندازه کافی روشنگر کارکرد وی هستند.
اولین رل وی از میدان بیرون کردن خاتمی بود! ساده اندیشانه خواهد بود که هرگاه تصور کنیم که با وجود خاتمی به عنوان رئیس چمهور تاریخ به شیوه هشت ساله ریاست جمهوری وی تکرار می شد.
تضادهای اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و بین المللی به بلوغ رسیده اند و خواهان راه حل هستند. و.جود خاتمی و دوگانگی در قدرت، شکافی را ایجاد می کرد که نارضایتی توده ها از آن سر بر می آورد.
بیلان منفی و مخرب دولت احمدی نژاد علت دیگر « احساس خطر» از جانب موسوی است.
احمدی نژاد باعث تشدید تضاد در صفوف مدافعان « نظام » شده است. ایفای نقش فراجناحی از طرف میر حسین موسوی برای پر کردن این شکاف است.
البته او همچنان که گفبه شد عمدا فراموش می کند که قدرت اصلی در دست ولی فقیه بوده و خامنه ای است که در درجه اول باید پاسخگوی نارضاتی توده های مردم از حاکمیت باشد.
همانگونه که نقش رئیس جمهور در جمهوری اسلامی « تدارکچی» است ، انتقادبه حاکمیت هم نباید از این « باریکه» فراتر رود.
جمهوری اسلامی در تدارک کنار آمدن با قدرتهای امپریالیستی است. احمدی نژاد با شعارهای بی محتوا و تحریک آمیز به این نزدیکی ضربه رده است.
جمهوری اسلامی در تدارک کنار آمدن با قدرتهای امپریالیستی است. احمدی نژاد با شعارهای بی محتوا و تحریک آمیز به این نزدیکی ضربه رده است.
نقش دیگر موسوی نزدیک کردن گرایشات درون حاکمیت و ایجاد تعادل در آن برای مذاکرات حساس بین المللی است .
رژیم ولایت فقیه تا کنون در چیدمان نیمی از انتخابات ریاست جمهوری موفق بوده است.
رژیم ولایت فقیه تا کنون در چیدمان نیمی از انتخابات ریاست جمهوری موفق بوده است.
رای دادن در این نیمه راه به میر حسین موسوی رای به نظام و در راس آن به دیکتاتوری لجام گسیخته ولی فقیه است.
تصور این که نیمه دیگرهم تحت کنترل آن ها پیش خواهد رفت، عوضی گرفتن جامعه پویای ایران با یک صحنه تئاتر است !
۱۳/۴/۲۰۰۹