فلسفه

مواضع حزب توده ایران در باره جنبش 15 خرداد 42 و خمینی ـ عیسی صفا

حذب توده ایران

هیچگاه تاریخ ایران به اندازه امروز مورد تاراج و تحریف قرار نگرفته است. این تاراج آنچنان وقیحانه رخ می دهد که یکباره یک جنایتکار ساواکی به نام پرویز ثابتی با بی شرمی بی نظیر طلبکار شده و تاسف می خورد که توصیه های وی برای سرکوب بیشتر مورد توجه قرار نگرفته بود. یکباره « اتاق فکر» سلطنت طلبها که به وسیله شعبان بی مخ ها و پری بلنده ها ی معاصرهدایت می شود ، ابلهانه فکر می کنند که اگر بتوانند نسل انقلاب را بجای جمهوری اسلامی مقصر کارنامه ننگین این رژیم معرفی کنند ، معجزه شده و تاریخ به قبل از 57 برمی گردد و تخت و تاج تحویل آنها داده شود. هدف اصلی از این همه جعل تاریخ هم برای منافعی در آینده است. امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا تا موقعی که وجود دارند و تا ایران وجود دارد ، می خواهند از طریق مزدوران سلطنت طلب و همپالکی های آنان ، امکان مداخله در سرنوشت میهن ما را برای خود حفظ کنند. یکی از شیوه های ننگین ، سرکوبگرانه و تفتیش عقاید قرون وسطایی سلطنت طلبها ،تلاش برای « شرمنده» کردن شرکت کنندگان در انقلاب بهمن و بطور کلی مبارزان علیه خانواده ننگین پهلوی هاست. گاهی هم سلطنت طلبها در نقش قربانی « ارتجاع سرخ و سیاه» ظاهر می شوند و خود را به موش مردگی می زنند. به این مظلوم نمایی شاه در جریان جنبش 15 خرداد 42 توجه کنید :

« همیشه یک عده نفهم و قشری که مغز آنها تکان نخورده همیشه سنگ در راه ما می انداختند زیرا مغز آنها تکان نخورده و قابل تکان خوردن نبوده ( به  تعداد غلط های انشایی و مفهومی شاه مملکت توجه کنید !) ارتجاع سیاه نمی فهمد و از هزار سال پیش تا کنون تکان نخورده او فکر می کند که زندگی عبارت از ایین است که چیزی یا مالی به ظلم و یا ببطالت و یا از این قبیل بدست آورد و غذایی بخورد و سر به بالین بگذارد. ولی مفت خوری دیگر از بین رفته است. در لوایح ششگانه برای همه فکر مناسبی شده مقرراتی که امروز وضع کردیم از مقررات سایر ملل اگر جلوتر نباشد عقب نیست اما چه کسانی با این مسایل مخالفت می کنند؟ ارتجاع سیاه ، کسان نفهمی که درک ندارند و بد نیت هستند مخربین سرخ تصمیمشان روشن است و اتفاقا کینه من نسبت به انها کمتر است. او علنا می گوید که من می خواهم مملکت را تحویل خارجی بدهم دروغ و تزویر در کارش نیست. ولی کسانی که غیر از این می کنند یعنی به دروغ دم از وطن پرستی می زنند منظور من از ارتجاع سیاه آنها هستند. در این 22 سال سلطنت من انها چه کرده اند؟ در واقعه اذربایجان کجا بودند؟ من می دانم کجا بودند. رفتند با پیشه وری ائتلاف کردند و به این مملکت خیانت کردند.همین ها بودند که چند روز پیش در تهران جمعیت کوچک و مضحکی از یک مشت بازاری احمق ریشو در بازار راه انداختند که سروصدا بکنند. همین ها بودند که رفتند با پیشه روی ائتلاف کردند و با وی شراب خوردند ( گور بابای آدم دروغگو!)و… اینها صد برابر خائن تر از حزب توده هستند.( ص44 خمینی دو چهره و یک واقعیت . نویسنده عیسی صفا. اصل نقل قول : کیهان ـ اطلاعات 4 بهمن 1341)

و اما در مورد مواضع حزب توده  ایران در مورد اصلاحات ارضی ، جنبش 15 خرداد 42 و خمینی. حزب توده ایران از پیش در اسناد پلنوم وسیع چهارم (از 5 تا تیرماه 1336) آمادگی تئوریک ، سیاسی و خط راهنما برای موضع گیری صحیح در مورد جنبش 15 خرداد 42 را داشت. در این سند مشی عمومی حزب  اینگونه مورد تصویب قرار گرفته است : « انقلاب ایران در مرحله بورژوا ـ دمکراتیک طراز نوین ، یعنی در مرحله انقلاب ضد امپریالیستی و ضد فئودالی است و در دوران کنونی لبه تیز ان متوجه امپریالیسم است. امپریالیسم ـ فئودالیسم و بورزوازی کمپرادور و بر راس آن ها دربار ، دشمنان انقلاب و مانع رشد و پیروزی آنند، کارگران ، دهقانان ، روشنفکران ، خرده بورزوازی و بورژوازی ملی قوای محرکه و پایگاه اجتماعی انقلاب را تشکیل می دهند. پرولتاریای ایران به مثابه پیگیرترین طبقه انقلابی وظیفه دارد در جریان انقلاب دمکراتیک رهبری ( هزمونی) خود را تامین نمایذ. وظیفه اساسی حزب پرولتاریا ـ حزب توده ایران آن است که با تجربه اندوختن از گذشته خود را برای نبردهای آتی چنان آماده سازد که بتواند رهبری ( هژمونی) پرولتاریا را تامین کند ودر پیشاپیش ملت قرار گرفته وی را به جانب پیروزی انقلاب ببرد و نگذارد بورزوازی ملی انقلاب را در دالان تنگ تمایلاتی طبقاتی خود سیر دهد.»

جنبه دیگر خط راهنمایی حزب توده ایران نسبت به رژیم کودتا و قبل از جنبش 15 خرداد 42 به روشنی در پلنوم 7 حزب به این شیوه در بند 7 آورده شده است : « 7 ـ با توجه به اینکه رزیم ترور شاه تمام راه های قانونی را به روی اعتراضات مردم بسته است ، تنها با بسیج توده ها و عمل انقلابی مردم ایران میتوان این رژیم منفور را سرنگون ساخت» ( پلنوم هفتم از تاریخ 28 تیرماه تا 7 مرداد ماه 1339)ناظران هوشیار سیاسی به یاد خواهند آوردکه جریانات مائوئیستی و سپس فداییان بی اعتنا به استاد حزب توده ایران « رفرمیست» بودن حزب  را تبلیغ می کردند ، در حالیکه سند بالا از « عمل انقلابی مردم برای سرنگونی رزیم» حرف می زند و همه اشکال مبارزه را هم مورد تایید قرار می دهد.( معلوم نیست در این تاریخ حزب توده ایران بدون شرایط ذهنی و عینی انقلاب با تکیه  بر کدام آمادگی توده های مردم می خواسته انقلاب کند و رژیم را سرنگون سازد !)

در مورد مواضع حزب توده ایران نسبت به جنبش 15 خرداد 42 و خمینی توجه کنید:

«رفتار دستگاه فاسد حاکمه نسبت به پیشوایان مذهبی همیشه تابع روش آن هانسبت به این دستگاه بوده است : اگر از منافع هیئت حاکمه دفاع کرده اند و نفوذ خود رابه نفع آن ها به کار برده اند نزدشان محترم و معزز و مورد حمایت بوده اندو اگر بطور جدی درمقام دفاع از منافع و خواست های مردم بر آمده اند ، منفور، مطرود و دچار انواع بلایا و مصائب شده اند.رفتار شاه و حکومت او نسبت به آیت الله خمینی و آیت آلله طالقانی و دیگر روحانیون مترقی، توقیف و هتک حرمت آن ها، نمونه ای از خط مشی شاه در مورد روحانیون است.» ( مردم ـ 15 مرداد 1343)

نقل  قول دیگری از موضع حزب توده ایران نسبت به خمینی در همین دوره: « آقای آیت الله خمینی از زمره روحانیون به نامی است که طی سال های اخیر با رژیم مستبد شاه مبارزه می کنند و به این سبب مورد آزار و تعقیب و تحقیر واقع می شوند، بیان رادیوی لندن دایر به مخالفت آیت الله خمینی با « اصلاحات شاه» با اظهارات خود آیت آلله خمینی که تصریح کرده است مبارزه او با استبداد شاه است نه با اصلاحات تطبیق نمی کند. تبعید آقای آیت الله خمینی موجی از خشم و نفرت نسبت به رژیم شاه بر انگیخته و هم اکنون که این خبر به چاپ می رسد بازار تهران تعطیل شده است. ما بنوبه خود به این تجاوز خوسرانه مقامات رزیم کودتا نسبت به آقای خمینی معترضیم.» ( مردم ـ 15 آبان ماه 1343)

. ( در 15 خرداد 42 خانواده گی ساکن قم بودیم و همین حادثه مرا که 9 ساله بودم زود رس وارد دنیای سیاست کرد.مدرسه امان بنام رضویه که مدیرش  شفیعی روحانی بود بسته شد، پدرم که از اعضای اولیه حزب توده ایران بود کاملا از جنبش  15 خرداد دفاع می کرد و برادر جوانم فعالانه و روزمره در تظاهرات گوناگون قم شرکت داشت )

حزب توده ایران همچون بسیاری از نیروهای دیگر در جریان انقلاب بهمن و پس از تشکیل حکومت جمهوری اسلامی تا مقطع 1361 از « خط امام» حمایت کرد. در مقاله هایی جداگانه به این دو موضوع خواهم پرداخت.

6.3.2024

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *