سیاسی

جنگ روسیه ـ اکراین ، به کجا کشانیده می شویم؟ عیسی صفا

در کنفرانس حمایت از اکراین که چند روز پیش در پاریس و با شرکت بیش از 20 کشور اروپایی برگزار شد، مکرون رئیس جمهوری فرانسه موضع شوکه آوری مبنی بر « گزینه» فرستادن نیروهای زمینی نظامی برای جنگیدن کنار ارتش اکراین علیه روسیه را بیان کرد. او در ادامه گفت قبلا هنگامیکه بحث از فرستادن تانک ، چت های جنگی و سلاح های دوربرد به اکراین می شد عده ای می گفتند هرگز! اما اکنون فرستادن این سلاح ها رخ داده و به امری عادی تبدیل شده است.باید یاد آوری کرد به خوانندگان که مکرون قبلا از کسانی بود که معتقد به دیالوگ با پوتین بود و خود وارد این دیالوگ می شد و مورد انتقاد کشورهایدیگر غربی هم قرار می گرفت. بنابرین دوچندان مهمتر می شود که پرسش کنیم چه شده که اکنون مکرون به سردمدار رویارویی نظامی با روسیه تبدیل شده است ؟ به این پرسش بر خواهیم گشت.

دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین در واکنش به سخنان مکرون اعلام کرد در این صورت درگیری نظامی روسیه با ناتو اجتناب ناپذیر خواهد بود.

در مورد فهم موضع دولت مکرون نسبت به فرستادن نیروی نظامی زمینی به اکراین برای جنگ با روسیه اشاره به آنچه در جلسه عمومی روز 26 مجلس فرانسه گذشت خالی از فایده نخواهد بود. در این جلسه گابریل آتال نخست وزیر تازه به دوران رسیده فرانسه که نوچه مکرون نامیده می شودناگهان در یک سخنرانی شدید به رهبر حزب فاشیستی مارین لوپن ( گردهم آیی ملی) که در مجلس حضور داشت ، مستقیم حمله شدید کرده و بوی گفت : شما لشکر روسیه در فرانسه هستید ! گابریل آتال جوان از آغاز کار خود اعلام کرده بود که پایین آوردن رای حزب گردهم آیی مارین لوپن از برنامه های وی خواهد بود. در نظر سنجی ها برای انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در 3 سال آینده ،مارین لوپن در صدر جدول قرار دارد و این امر به منزله یک بحران بی سابقه برای کل راست فرانسه است. بدون تردید موضع تهاجمی مکرون علیه روسیه مصرف داخلی هم دارد و آن تضعیف حزب مارین لوپن است که دوسال پیش پیشنهاد همکاری نظامی با روسیه را داده بود و نمایندگان  آنها در مجلس اروپای واحد همه قطعنامه ها علیه روسیه را رد کرده بودند. ما در آمریکا با پدیده مشابهی روبرو هستیم که ترامپ و حزب جمهوری خواه خواهان کنار آمدن با روسیه است و این امر وارد عناصر تبلیغاتی برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا امسال در ماه نوامبر شده است. یک لحظه فکر کنید که ترامپ به قدرت برسد و پشت اکراین را از لحاظ مالی ، نظامی و دیپلماتیک خالی کند چه خواهد شد. بنابرین می بینم که بحران جنگی روسیه ـ اکراین به مولفه ای در صف بندی سیاسی در کشورهای غربی تبدیل شده است .( به میزانی در کشورهای دیگر نیز)

بعضی ازدروغ ها و بلوف ها آینده دارند و بعضی به گذشته تعلق دارند. مکرون پس از تهدید نظامی کوشش کرد به این تهدید اعتبار واقعی بدهد و اعلام کرد که ائتلافی را تشکیل خواهد و در 10 روز آینده وارد عمل خواهد شد ! می توانیم ده روز دیگر ببینیم که موضع تهاجمی مکرون بلوف است یا واقعی. تا کنون ناتو ، آلمان ، اسپانیا ، ایتالیا و حتی انگلستان پیشنهاد فرستادن نیروی نظامی زمینی  به اکراین را رد کرده اند، اما به قول مکرون می توانند بعدها قانع شوند و وارد معرکه نظامی بشوند.تیتر روزنامه اومانیته ( ارگان حزب کمونیست فرانسه) امروز 28 نوامبر در این باره چنین است : « جنگ در اکراین ،چگونه روسای دولت های  اروپا در تدارک اذهان عمومی برای جنگ با روسیه هستند.»

اما چرا مکرون برای تشکیل ائتلاف نظامی علیه روسیه عجله دارد ؟( 10 روز !) برای پاسخ به این پرسش باید به صحنه و میدان جنگ روسیه در اکراین مراجعه کرد. همه اخبار جسته گریخته میدان جنگ نشان می دهد که روسیه در حال تکمیل تسخیر نظامی دونباس است و در این زمینه پیورزیهای چشمگیری داشته است، شهر آویدوکا به تصرف روسیه در آمده و همچنین چند شهرک پیرامون این شهر. ضد حمله های ارتش اکراین که محدود و جنبه تبلیغاتی داشت نشان داد که دونباس را روسیه تبدیل به « دژ تسخیر ناپذیر» کرده است و ابتکار عمل نظامی در دست ارتش روسیه است. ادامه تاکتیک های نظامی روسییه چه خواهد بود؟این تاکتیک ها طبعا فوق سری هستند و حلقه کوچکی از نظامیان روسیه از آن خبر دارند. اما با مراجعه به « عقل و تجربه» می توان به بخشی از آن دست یافت ! روسیه از آغاز حمله می دانست که با واکنش ناتو روبرو خواهد شد و سیر حوادث نظامی هم نشان داده است که فرماندهی عملیات نظامی در اکراین در دست ناتو است. روسیه در برابر ناتو و ارتش اکراین از « هنر جنگ» استفاده می کند ، یعنی کوشش می کند در زنجیره ای از « حمله و دفاع» عمل کند. روسیه در جنگ بر نقطه قوت خود تکیه می کند که حمایت منطقه روس نشین  و همچنین نزدیکی در مرزهای خود را در بر دارد. ارتش روسیه در عین متمرکز بودن روی دونباس در واکنش به حملات ارتش اکراین و یا نابودی مراکز نظامی و فرماندهی آنها اقدامات نظامی انجام داده و ادامه خواهد داد. به اضافه  اینکه با پیروزیهای میدانی روسیه در اکراین که سرنوشت ساز است ، حساب های قدرت های امپریالیستی و در راس آن آمریکا غلط از آب در آمده اند. عمده این محاسبات غلط به شرح زیر است:

ـ روسیه در سومین سال جنگ ،علیرغم تحریم های گسترده قادر به مدیریت آنها شده است و حتی شاهد رشد اقتصادی بیش از 2در صد است.

ـ دولت روسیه انسجام سیاسی خود را حفظ کرده است. در جلسه ایکه کمی پیش پوتین با سران اصلی دولت بر گزار کرده بود ، همه چهره ها حاضر بودند و حذف و جایگزینی در مدت دو سال در کار نبوده است.

ـ غرب امپریالیستی در مدت جنگ قادر به انزوای سیاسی ، اقتصادی و دیپلوماتیک روسیه در عرصه جهانی نبوده است.

ـ جنبش صلح جهانی علیه روسیه به حرکت در نیامده است. همان جنبشی که بطور عظیم در جنگ غزه علیه اسراییل و متحدان غربی وی وارد صحنه شده است.

در روزها و هفته های آینده باید منتظر حوادث مهمی در مساله جنگ روسیه ـ اکراین باشیم. هم امروز منطقه « ترانس نیستریا» در جوار مولداوی از دولت روسیه خواست که بطور رسمی آنها را زیر چتر خود بگیرد. نیروهای نظامی روسیه در این باریکه حضور دارند و در صورت حمله نظامی اکراین به این منطقه روس نشین ، ارتش روسیه می تواند در 24 ساعت ده هزار چترباز در آن پیاده کند.

اگر چه فرانسه فاقد پشتوانه مهمات برای جنگ زمینی علیه روسیه است ، باید توجه کرد که کشوری با قدرت نظامی اتمی است. در عین حال انگیزه دولت فرانسه می تواند در جریان رقابت بین قدرت های امپریالیستی قابل ارزیابی باشدو شاید فرانسه می خواهد با بلند پروازی نظامی به موقعیت بالاتر در هیرآرشی امپریالیسم دست یابد.جنگ روسیه ـ اکراین می تواند به دسته بندیهای نوظهور در بین قدرت های امپریالیستی و در رقابت بین آنها ، شکل دهد.هنوز جوهر نوشته من خشک نشده بود که روسیه در خواست حمایت ترانس نیستریا را برای حمایت پذیرفت و دفاع از این منطقه را اولویت خود خواند !

 

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *