در شناسنامه پدران و پدر بزرگان ما « بغدادی» به نام خانواده گی آنان اضافه شده است (من خودم از طایفه ساتلو هستم و تا شش سالگی در ایل شاهسون بغدادی زندگی می کردم ) از همان آغاز باید بداینم که ایل شاهسون و بغدادی به عنوان بخشی از آن ،یک ایل تشکیل شده با اهداف « سیاسی» است. یعنی بر خلاف بسیاری از ایلات در ایران و جهان که ریشه قومی طبیعی دارند ، ایل شاهسون با تصمیم ارادی و سیاسی تشکیل شده است. پیش پا افتاده ترین بیان ریشه تشکیل ایل شاهسون هم این است که گویا شاه عباس دوم گفته است : « شاهی سونللر گلسینلر !» ( یعنی کسانی که شاه را دوست دارند بیایند). در حالیکه روند تشکیل ایل شاهسون پیچیده تر و همه جانبه تر از این ساده اندیشی مفرط است. بطور منطقی یک ایل بزرگ را نمی تواند با یک سوت شاه عباس دوم برپا کرد!
جالب توجه است که قبل از تشکیل کنفدراسیون ایل شاهسون از طایفه های ترک زبان ، اتحادیه ای نظامی از هفت ایل ترک زبان به نام قیزیل باش تشکیل می شود. ایل های هفتگانه تشکیل دهنده ارتش قیزیل باش عبارتند از : ایل افشار ، ایل قاجار ، روملو، ایل شاملو ، ایل تکه لو، ایل ذوالقدر و ایل اوستاجلو. برای فهم تشکیل ایل شاهسون بطور کلی و تشکیل ایل شاهسون بغدادی بطور اخص ،دقت در تشکیل ارتش قیزیل باش و ساختار آن نقش اساسی دارد.قیزیل باش ها حقوق خود را از ایل خود دریافت می کردند و رهبران ایل را رهبران سیاسی خود می دانستند. هر ایلی در واقع دو بخش دارد : یک بخش سیاسی و دوم بخش نظامی و همیشه این دوبخش در کنار هم هستند. با اتحاد هفت ایل یاد شده و تشکیل ارتش قیزیل باش ( قیزیل باش اسم خاص است و نیاز به ترجمه ندارد ، اما قیزیل باش در اصل به معنای« سر طلایی» است و از این جهت سر طلایی گفته می شود که شعور تشکیل دولت را داشتند و توانستند یک ارتش بزرگ با پشتوانه هفت ایل باشند ، بدنی معنا یعنی « افکار طلایی» داشتند) در واقع قیزیل باش ها ارتش خاندان صفویه نبودند و از ساختار ایل های خود پیروی می کردند. با همکاری بین شاه اسماعیل و ارتش قیزل باش بلافاصله این تضاد فرماندهی آشکار شد. فرماندهان ارتش قیزیل باش در عین همکاری با شاه اسماعیل استقلال خود را حفظ کرده و برای مشاوره به ایل های خود مراجعه می کردند.تصور این که ارتش قیزیل باش « بازوی نظامی» صفویه بودند کاملا تحریف عمدی تاریخ ایران و در اصل برای زدون نقش ایل های ترک زبان ساکن ایران و معرفی آنان به عنوان « مهاجمان و اشغالگران غیر ایرانی» است، پادشاه تراشی و دادن قدرت افسانه ای به آنها بخش دیگر تحریف تاریخ این دوره حساس شکل گیری ایران است.
تعمق بر تاریخ ارتش قیزیل باش ها در تشکیل ایل شاهسون از درجه اول اهمیت برخوردار است ، از یکطرف قیزیل باش ها در تشکیل ایل شاهسون شرکت داشتند ، یک سوم قیزیل باش ها هنگام شکل گیری ایل شاهسون به آنها پیوستند و از طرف دیگر از نظر بستر تاریخی تشکیل ارتش قیزیل باش ،این پرسش مطرح می شود که این ارتش با چه هدفی تشکیل شده بود؟ پرسشی که می تواند به ما در درک دوره و متن تاریخ دگرگونی هایی این دوره کمک شایان کند. به قدرت رسیدن نادر شاه که از ایل افشار بود و سپس حکومت طولانی سلسله قاجار نشان دهنده قدرت ایل هایی است که ارتش قیزیل باش را تشکیل داده بودند. بنابرین بخشی از این پرسش که ما کی هستیم ( منظور شاهسون بغدادی) این است که یکی از شرکت کنندگان در تشکیل ایل شاهسون بخش مهمی از ارتش قیزیل باش بوده است. ( ادامه دارد)
iran shahsevan baghdadi