محورمقاومتی های« چپ»کیانندو چگونه خاک به چشم مردم میپاشند(3)گروه10مهر دنبالچه راه توده:عیسی صفا

شاهد از غیب رسید !یکی از گروه های « چپ محور مقاومتی» به نام 10 مهر که به دروغ نام « هوادارن حزب توده ایران» را یدک می کشد، در کارپایه ده ماده ای بی پرده تعارف را کنار گذاشته و ادعا کرده است با قدرت گیری شرق و در راس آن چین شرایطی نوین در عرصه موازنه قوای سیاسی و اقتصادی بر پایه « نگاه به شرق» در ایران پدیدار گشته و به « که بر که نوین» شکل داده است به این نقل قول از کارپایه 10 مهر توجه کنید :«بدین ترتیب، امروز بار دیگر یک نبرد «که بر که» در درون حاکمیت شکل گرفته است، که در یک سوی آن جناح‌های سرمایه‌داری نئولیبرال وابسته به غرب، و در سوی دیگر آن جناح‌های سرمایه‌داری ذینفع در سیاست گردش به شرق، زیر هدایت «ولی فقیه» به‌عنوان نمایندهٔ خرده‌بورژوازی و لایه‌های پایینی جامعه که برای چهار دهه به‌شدت از سیاست‌های اقتصادی بورژوازی نئولیبرال غربگرا صدمه دیده‌اند، قرار دارند. هرچند این نبرد «که بر که» تازه در درون حاکمیت، برخلاف نبرد «که بر که» گذشته، به‌خودی خود ماهیتی طبقاتی ندارد و صرفاً در عرصهٔ سیاسی میان غرب‌گرایان و شرق‌گرایان جریان دارد، اما می‌توان گفت که برآیند این نبرد سیاسی تبعات طبقاتی بسیار جدی برای جامعهٔ ایران و آیندهٔ کشور خواهد داشت.»انبوهی از روده درازی در کارپایه ده ماده ای به ما می گوید که خامنه ای از گورش برخاسته و با گردش به شرق و یک پارچه شدن حکومت به نیروی مسلط در حاکمیت تبدیل شده و بورزوازی نئو لبرال طرفدار غرب به اپوزیسون رانده شده است ، ولی همین بورژوازی امکان دارد با استفاده از قدرت ملی ، سیاسی و پیوند خود با غرب بتواند قدرت را بدست گیرد و استقلال ملی ایران را نابود کند.

گرفتن مچ اپورنویست ها و غوغا گران کار ساده ای نیست ، انها مانند گربه مرتضی علی همیشه روی چهار پای  خود به زمین  تشریف میآورند !اما باید با حوصله پیش برویم و « معادله چند مجهولی» گروه 10 تیر که  پسوند واقعی اسمشان نه هوادران حزب توده ایران ، بلکه هوادارن ارتجاع حاکم و جمهوری اسلامیاست را حل کنیم. کار پایه « ده فرمان» در مورد سرنوشت « که برکه» در گذشته ، آن را در چند سال انقلاب و حتی درحیات خمینی در آن تمام یافته اعلام می کند : «بدین ترتیب، با سلطهٔ کامل جناح‌های بورژوازی بزرگ، نبرد «که بر که» طبقاتی در درون حاکمیت پایان یافت و این نبرد عرصهٔ کل جامعه منتقل شد.» ( از متن کارپایه)خوب در این صورت چهار ده حکومت جمهوری اسلامی ، یعنی از پایان که بر که قدیم و سر بر آوردن « که بر که نوین»را چگونه ارزیابی کنیم؟ کار پایه خوشبختانه به این سوال پاسخ داده است :

«مجموعهٔ تحولات منفی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از سلطهٔ بورژازی نئولیبرال غرب‌گرا طی چند دههٔ گذشته مضمون تضاد اصلی مرحلهٔ انقلاب ملی ـ دموکراتیک و خواست‌های اساسی آن یعنی استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی، و رابطهٔ میان این سه را دستخوش تغییراتی مهم کرده است.

بر اثر تغییرات اساسی در ساختار اقتصادی ـ سیاسی کشور در چهل سال گذشته، و ناموزونی ساختار اقتصاد ملی ــــ تمرکز نجومی ثروت، گسترش شدید  فقر، بیکاری، شکاف طبقاتی، و سرکوب آزادی‌های سیاسی و اجتماعی، که به تضعیف و سازمان ‌‌نایافتگی طبقه کارگر و توده‌های زحمت‌کش کشور منجر شده است  ــــ بخش بزرگی از توده‌های مردم از حاکمیت جمهوری اسلامی دور شده‌اند، جنبهٔ دموکراتیک انقلاب مضمون ضدنئولیبرالی ژرف‌تری یافته است، و مبارزه برای دستیابی به آزادی‌های دموکراتیک و عدالت اجتماعی به یک ضرورت استراتژیک برای حفظ استقلال کشور بدل شده است. بر این اساس، خلع ید از بورژوازی نئولیبرال وابسته به‌غرب و از بین بردن تمامی صدمات اقتصادی و سیاسی ناشی از سیاست‌های نئولیبرالی و سرکوب‌گرانهٔ آن وجه استراتژیک روند انقلابی را در این مرحله تشکیل می‌دهد.» ( از متن کارپایه گروه 10 مهر)اگر کسی آگاهی سیاسی و شرافت اخلاقی داشته باشد ( گردانندگان سایت 10 مهر فاقد آنند) از این نقل قول ازمتن کارپایه 10 مهر باید نتیجه بگیرد که در « چهل سال گذشته» بورژوازی نولیبرال غرب گر سیاست های خود را در عرصه های کلان پیش برده و « که برکه» در بالا و در حاکمیت پایان یافته و تضاد به مبارزه طبقاتی و توده ای مردم در برابر حاکمیت منتقل شده بوده است. نخست باید پرسید گروه 10 مهر در این دوره چهل ساله چه سیاستی در برابر کل حاکمیت جمهوری اسلامی داشته است. چرا هیچ نوشته انتقادی از آنها نسبت به تداوم « که بر که» راه توده وجود ندارد؟ گروه 10 مهر که ادعا می کند هوادار حزب توده ایران است ، چه تضادی با حزب توده ایران داشته است که به عنوان گروه هوادار حزب باقی مانده و وارد حزب نشده است ؟ ( ادامه دارد)