آیا سازمان مجاهدین خلق اکنون هم دارای ایدئولوژی است؟ اگر چنین است نام ایدئولوژی و مفاهیم بنیادی آن در عرصه « تبین جهان» ، اقتصاد ، سیاست ، اخلاقیات و… کدام است؟ در سایت رسمی سازمان مجاهدین خلق در تازه ترین نوشته در باره « انقلاب ایدئولوژیک» چنین می خوانیم:
مبارزهٔ مداوم با «جنسیتزدگی»
بررسی ارزشهایی که انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین در طول عمر ۳۸سالهٔ خود به تشکیلات آنان افزوده است، در مجال این نوشتهٔ کوتاه نیست ولی میتوان مهمترین دستآوردهای آن را زدودن اندیشهٔ استثماری جنسیتزدگی و فردیت فروبرنده (منافع فردی و طبقاتی) عنوان کرد.
زدودن اندیشهٔ جنسیتزدگی یا جنسیتگرایی از مناسبات مجاهدین، که همانا نفی استثمار جنسیتی و مبارزه همهجانبه با آثار ایدئولوژیک و فرهنگی آن است؛ یکی از گامهای مهم انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین است. این زدایش، انرژی عظیمی را از تشکیلات مجاهدین آزاد کرد و باعث جهش آن بهمدارهای کیفی شد.
از نتایج بلافصل این جهش، قرار گرفتن زنان مجاهد خلق در سطوح تصمیمگیرنده و رهبری کننده سازمان مجاهدین خلق ایران بود.
برای نیل به چنین جایگاهی مردان مجاهد انتخاب کردند که فرهنگ مردسالاری را کنار بگذارند و میدان را برای مسئولیتپذیری زنان باز کنند. این یک جابهجایی در قدرت یا تقسیم مسئولیت بنا به جنس و جنسیت نبود، یک انقلاب داوطلبانه و آگاهانه برای دستیابی به جوهر ناب انسانی بود که در پی خود موجب آزادسازی انرژیهای شگفت از مجاهدین شد.
مردان مجاهد با آگاهی کامل انتخاب کردند نگرش کالایی و استثماری به زن را از ذهن خود بزدایند و به جای آن ویژگیهای مثبت و انسانی خواهران همرزم خود را ببینند. آنها به این هم بسنده نکرده و برای معکوس کردن هرم استثماری تاریخ، هژمونی زنان مجاهد را بهطور داوطلبانه پذیرفتند. این «تبعیض مثبت»، علاوه بر مسئولتر کردن زنان، به مردان مجاهد ظرفیتهای جدیدی بخشید. ( انقلاب ایدئولوژیک سرچشمه دارایی ها و توانمندی های مجاهدین 15/6/1402)
تاریخ نوشته پس از شعله ور شدن انقلاب « زن ، زندگی، آزادی» است که زنان نقش بزرگی در آن ایفا کردند. در متن از « تبعیض مثبت» در دادن جایگاه به زنان سخن به میان می آورد که در برخی از جنبش های فمینیستی جان تحت عنوان : «positive discrimination» مطرح شده و حتی در برخی از کشورها به این شکل وارد قوانین کار شده است که باید در مدیریت اجتماعی ، دولتی ، اقتصادی و… زنان 50 در صد در مدیریت این نهادها شرکت داشته باشند و نهادهای که این معیار را نادیده بگیرند جریمه خواهند شد.باید از مجاهدین پرسید این « خواهر فرماندهان» چه کسانی هستند و چه سابقه مبارزاتی دارند که مردان مجاهد بطور داوطلبانه « هژمونی» آنها را پذیرفتند؟یعنی مردان مجاهد با سابقه مبارزاتی جای خود را به خواهران تازه به دوران رسیده دادند؟ بله درست فهمیدید ، هدف انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین کنار زدن و تحقیر و پایین آوردن مردان مجاهد با سابقه مبارزاتی بود که می توانستند در مقابل « قدیس شدن» مسعود رجوی بایستند ، از جمله چون وی را از نزدیک می شناختند و می دانستند پیامبر نیست و انسانی از نوع خودشان است. در واقع هدف انقلاب ایدئولوژیک کشاندن مسعود رجوی به مقام پیامبری و معصومین بود که براساس خرافه های فقه آخوندی شیعه هیچ گناهی از آنها سر نمی زند و همه اعمال آنها با نیت خیر و درست است ،ولی در مواردی انسانها قادر به فهم آن نیستند. بر طبق «معصوم» قلمداد شدن مسعود رجوی، دیگر هیچ انتقادی به وی جایز نبود و نیست.
« انقلاب ایدئولوژیک» دوبار قبلا در سازمان مجاهدین خلق رخ داده بود : بار اول با انقلاب در مذهب شیعه و معرفی آن به عنوان : « ایدئولوژی انقلابی اسلامی» تحت تاثیر ایدئولوژی مارکسیسم ـ لنینسم و بار دوم اعلام پیروزی کامل آن در سازمان مجاهدین در « کودتای ایدئولوژیک» به رهبری تقی شهرام (من هنگام انتقال از زندان قزل حصار به زندان قصر جزوه تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین را مخفیانه به زندان قصر بردم). مفهوم « ایدئولوژی انقلابی اسلامی» را چند سال پیش یکی از رهبران قدیمی مجاهدین و از حلقه نزدیک به مسعود رجوی در زندان رژیم شاه ، یعنی عباس داوری تکرار کرده است (ایدئولوژی انقلابی اسلامی و معتقد به مکتب و مرام ـ سایت مجاهدین 1397.6.14) در واقع کار ایدئولوژیک مجاهدین پس از کودتای ایدئولوژیک که بطور عمده در زندان بوسیله حلقه مسعود رجوی چون علی زرکش ، عباس داوری ، سید کاظم ذوالانوار و مصطفی جوان خوشدل و…. و هسته های دیگری چون مهدی ابریشمچی و سعادتی( سید سیکو) کوشش می کردند این بار در مرزبندی با کمونیست ها از یک طرف و روحانیون سنتی از طرف دیگر به خود هویت ایدئولوزیک جدید بدهند.