از سال 2002 من پروژه دانشگاه باز اجتماعی را بر روی شبکههای اجتماعی مطرح کردم .اساس این طرح بر پایه جدایی کامل از نظام مسلط سرمایه داری است. نظام سرمایه داری نوین با قطع پشتوانه طلا در سال 1971 شروع شد و در سال1979 پرداخت بانک ها با طلا کاملاً قطع شد. از همین سال در آمریکا بانک ها از هر نوع پیگیری قانونی معاف شدند و در موقعیت فرا قانونی قرار گرفتند. درواقع الیگارشی مالی به اقتصاد جهانی تحمیل شد. سپس معاهده واشنگتن بوسیله صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی مورد تأیید قرار گرفت. صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی به بازوی مسلح شبکههای امپریالیستی اضافه شدند. در مرحلهای دیگر یعنی از سال 2000 آنچه که نظم نوین سرمایه داری معرفی میشد ، تبدیل به جنگهای دایمی شد. با توجه به همین جنگها میتوان گفت که وارد دوره ای از « نئوفاشیسم» شده ایم. این نظام سلطه جدید ،استقلال ملتها و دولت ها درهیچ نقطهای از جهان را تحمل نمیکند و هرگونه مقاومت ملی را در هم میشکند و تسلط مالی و بانکی را بر آنها تحمیل می کند.
با توجه به این پیش در آمد اکنون این سؤال مطرح میشود که چگونه باید از این نظم جهانی مالی ـ بانکی و سیاسی خارج شد ؟ که در واقعیت چیزی جز بردگی مدرن نیست که همراه با بحران های ذاتی مخرب است و طول این بحران ها غیر قابل پیشبینی بوده و دایما در حال تغییر است .میتوان به جرأت گفت که نظام امپریالیستی وارد فاز جدید شده است ، درفاز جدید ما با گلوبالیزاسیون امپریالیسم نوین روبرو میشویم مشخصه های این فاز جدیدقدرت برترآمریکا ، تشکیلات نظامی ناتو، جی7 و بازار مشترک اروپا است که فاز جدید سیاستهای امپریالیستی و نئو کلونیالیستی را به پیش میبرند. در گذشته همواره در برابر تجاوزهای امپریالیستی مبارزه و مقاومت وجود داشته است ،آنچه که اکنون به این مبارزه ها افزوده شده است ،وجود کشورهای مانند چین و روسیه و اتحادهای چون شانگهای و بریکس است که تسلط یکجانبه غرب امپریالیسی را به چالش می کشانند. حرکت بسوی جهان چندقطبی، اکنون به چشم انداز واقعی چهان تبدیل شده است.
با بحران 1997 بویژه در کشورهای آسیای شرقی نتیجهگیری کردم که وارد مرحله نوینی ازز بحران سرمایه داری جدید شدهایم که در تضادبا مفهوم قبول بخش خصوصی ـ دولتی قرار داشت و اینکه این بحران نشانگر تسلط بخش سرمایه مالی متناسب با معاهده واشنگتن بود، بجز بخشی از سرمایه در روسیه و چین که آسیب کمتری میبینند ،چون پایههای اقتصادی این کشورها جدا از نظام سرمایه داری جهانی قرار دارد و بخش دولتی مهمی در آنها وجود دارد ، مثلاً بانک های مرکزی این کشورها زیر نظر و کنترل دولت هاست و نوعی از سیماهای ارزشهای سوسیالیستی در این کشورها وجود دارد ،بخشهای کلیدی اقتصاد ملی در این کشورها تحت کنترل دولت باقیمانده است پس از سال 2008 و 2012 چین وروسیه آشکارا با برنامهای منظم وارد مقابله و مقاومت علیه فدرال رزرو آمریکا شدند و همچنین درمقابل انگلستان و اروپای واحد ایستادگی کردند.من بر پایه این بحرانها برای تهیه آلترناتیو واقعی سوسیالیستی برای خروج از سرمایه داری تلاش کردم. این نهادهای آلترناتیو بر پایه استقلال کامل از نهادهای بورژوازی و در موازی با آن حرکت می کنند. این نهادها جنبه و ماهیت سوسیالیستی دارند و کاملن مستقل از نظام سرمایه داری هستند. این نظام از کارگران دانشجو تشکیل می شود و دمکراسی مستقیم سبک کار این نهادها خواهند بود که با رفرنداوم های محلی و ناحیه ای برای طرح ها را خودشان انجام می دهند. ما شاهد این نوع دمکراسی مستقیم در جنبش جلیقه زردهای فرانسه بودیم. این دمکراسی مستقیم در برابر دمکراسی نمایندگی به کار گرفته می شود.
آلترناتیو پیشنهادی کاملا جداگانه از روابط سرمایه داری بوده و در جهت نهادینه کردن روابط سوسیالیستی است. واحد نظام اعتبار اجتماعی در مقابل روابط پولی سرمایه داری قرار دارد و دارای این نکته مثبت است که کاملا مستقل از نظام سرمایه داری است، از جمله دادو ستد اقتصادی با تکامل ارزش مصرفی ، مالکیت مصرفی را هم توسعه و تولید می کند. این نظام ارزشی مصرف مصون از بحران های سرمایه داری است. در این نظام شرکت آزادانه انسانها اساس کارکرد خواهد بود. اقتصادی که سرمایه داری مسلط به کار می برد ،ارزش مبادله است ولی نظام مورد پیشنهاد ما ارزش مصرفی را که در تضاد با ارزش مبادله می باشد و یا مناسبات پولی است را مورد نظر قرار دارد.
با جنبش جلیقه زردها در فرانسه ما با نمونه ای از کارکرد این آلترناتیو بودیم . خواست های این جنبش اینگونه بود :
ـ دمکراسی مستقیم بدون نمایندگی در سطح منطقه و گلوبال
ـ استاندارد زندگی متناسب با نیازهای اساسی انسان ها
ـ رعایت کرامت انسانی در زمینه مسکن ، سلامت ، امنیت زندگی و بهداشت
ـ رفرندام با ابتکار شهروندان
امنیت زندگی در کره زمین و حفاظت از آن
همه این معیارها باید در دانشگاه باز اجتماعی ـ سیاسی نهادینه شود که موقعیت شغلی را تامین کند و این موقعیت قابل حذف نباشد.
این نظام آلترناتیو فعالیت انسانی را از بدو تولد در نظر می گیرد یعنی بر خلاف قانون 18 سالگی به عنوان سن بلوغ. شخصیت شکل گرفته در طول سالیان غیر قابل تخریب است. این شخصیت و موقعیت جهلنشمول است و در شبکه های جهانی ثبت می شود. اعتبار اجتماعی تعیین کننده حقوق انسانها در استفاده از محصولات تولید شده است. این اعتبار زمان مصرف کردت می تواند بر اساس معیارهای زندگی اجتماعی و محلی تعیین شود که برپایه فعال ، نیمه فعال و یا مصرف کننده در نظر گرفته می شود. زمان اعتبار مشخص بوده و در صوردت عدم استفاده از آن می تواند تمام شود. اشکال فعالیت واقعسی تولید ارزش اعتبار اجتماعی می تواند کمون ها ، تعاونیها ، دانشگاه باز اجتماعی ، محله و انجمن های محلی و…… باشد. پذیرش یک پروژه از طریق دمکراسی مستقیم انجام خواهد شد ولی پروژهاییکه که رای اکثریت نیاورده اند به دور انداخته نخواهند شد و شانس تداوم خود را در عرصه شبکه ها خواهند داشت.
برپایه ارزش مصرفی ضروری نیست که مالکیت خصوصی بسرعت کنار گذاشته شود. از نظر کارت اعتباری واحد اقتصادی تبدیل به کریپتو می شود که بر پایه ارزش واقعی محاسبه شده است و خارج از دسترس اسپکولاسیون مالی است. فعالیت های اجتماعی لازم معیار کمی و کیفی را تعیین می کند.
امتیازها و محاسن نظام دانشگاه باز اجتماعی ـ سیاسی جهانی
ـ استثمار کارگران دانشچو ممکن نخواهد بود
ـ ارزش های ثابت و یا تثبیت شده را نمی توان با هیچ نوع اسپکولاسیونی تغییر داد.
ـ این نظام ببه بانک ها احتیاج نخواهد داشت و فقط نظام اعتباری جهانی است که معیار ارزش را تعیین می کند. این نظام ارزشی برپایه موثرترین شیوه های انقلاب انفورماتیک یعنی « بلوک چین» به کار گرفته می شود. از مهمترین دستاوردهای این نظام که با واحد واقعی اقتصادی » کمی ـ مصرفی» و با ثبت عمومی بلوک چین و در واحدهای اجتماعی ـ عمومی و با دارا بودن شفافیت غیر قابل تعییر و اختراع مصنوعی ،یا غیر قابل اختلاسی ـ کذبی بنا می شوند ، از بین رفتن فساد و غیر امکان پذیر بودن اختلاس اجتماعی ـ سیاسی یا نابودی استثمار است ، که این پدیده ایست که خود زاینده بزرگترین دینامیزم و سرعت تکامل و پیشرفت اجتماعی را فراهم می آورد !
ـ هر عضوی از دانشگاه از تمام قدرت بر خوردار است و فقط بر پایه فعالیت ها از انتیاز بیشتری برخوردار خواهند شد.
ـ موقعیت هر عضو نه قابل تنزل و نه پرداخت مالیات است. شرکت هر عضو در هر برنامه ای آزادانه است.
ـ پایه گذاران نظام ، گسترش آنرا در مناطق دیگر هدایت می کنند.
ـ در این نظام اعتباری جنگ بی معنا می شود.
این نظام طبقاتی نیست.
تشکیل کنگره های جهانی و محلی سبک کار این نظام است.
ترجیح های نظام نوین کدام هستند؟
این نظام به پیشگیری در باربر خطرات طبیعی مانند سونامی ، زلزله ، سنگ های آسمانی ، بیماریهای واگیر و تامین ایمنی کامل رشد انسان را مورد توجه قرار می دهد. بالا بردن طول عمر ، بهداشت عمومی ، کیفیت غذا و محیط زیست ، حفظ حداکثری دوره جوانی. استاندارهای زندگی فعالان دانشگاه باز و گسترش علنیت و شفافیت در راوابط انسانی ، گردش اطلاعات درست ، تقویت همبستگی بین انسانها ، زندگی همراه با خوشبختی ، گسترش تمدن در فضاهای دیگر. این نظام به سلسله مراتب نیاز ندارد و روابط اجتماعی موازی نهادینه می شود. در عملکرد شبکه های موازی هر پیشنهاد محلی دیگر می تواند مورد پذیرش قرار گیرد.