راه توده می تواند به پیش کسوتی در «چپ محور مقاومتی» افتخار کند! در تاریخ حزب توده ایران هیچ گروهی این همه طولانی مدت «موی دماغ» حزب توده ایران نبوده است، همین پدیده هم بخودی خود قابل تفکر و محل پرسش است، حزب توده ایران در تاریخ قبل از انقلاب با پدیده هایی مانند خلیل ملکی و سپس قاسمی ـ فروتن با انتخاب مائوئیستی روبرو بوده است که انشعاب کرده و سازمان های مائوئیستی خود را تشکیل دادند و یا بعد از انقلاب بابک امیر خسروی که نخست با ادعای «احیای حزب توده ایران» شروع و سپس با بیرون انداختن بچه با قنداقش کار را با دفاع از سرمایه داری پایان داد و ادعا کرد آزادی بدون «بازار آزاد سرمایه داری» ممکن نیست! و در نهایت حزب خود را تشکیل داد. (البته بابک امیر خسروی یادش رفته است که در دوران انقلاب انفورماتیک زندگی می کند و با چند کلیک می توان به مرامنامه حزب ایشان، یعنی حزب دمکراتیک ایران در سایت «اسناد اپوزیسیون ایران» مراجعه کرد و دید که ایشان با ادعای تشکیل « شورای متحده کمونیستی و سرنگونی مسلحانه جمهوری اسلامی» از حزب توده ایران انشعاب کرده بود!) اما راه توده و رهبر آن علی خدایی سه دهه است که سایه به سایه حزب توده ایران حرکت می کند و خود دچار تحول فکری نمی شود، چرا؟ چون با مغز خود فکر نمی کند! تمام مواضع راه توده برپایه دفاع از موجودیت جمهوری اسلامی است، منتهی در هر دوره با یک ترفند و سرپوش سیاسی متفاوت. می توان جریانهای سیاسی شناخته شده و با هویتی را در سپهر ایران یافت که حتی خارج از حکومت «حفظ نظام» برایشان خدشه ناپذیر بوده است، هنوز هم جناح هایی از اصلاح طلبان از «نظام» عبور نکرده اند و توهمی متافیزیکی برای «ارزش های» آن قایل هستند، اما ردپای تحول های سیاسی آنها را می توان بطور تاریخی مشاهده کرد و تفاوت «جنس» آنها را با نوع دفاع از نظام راه توده تشخیص داد.
ما نمی توانیم کارت عضویت علی خدایی در سازمان امنیت جمهوری اسلامی را از جیبش بیرون بکشیم ولی عقل و تجربه سیاسی داریم و می دانیم هر گروه و یا شخصی طولانی مدت از یک حکومت دفاع کند، برایش کار جاسوسی و امنیتی هم خواهد کرد (چرا نباید بکند!؟) راه توده با خط سازمان امنیت برای حفظ نظام خود را تنظیم می کند و از همین نقطه با سایر مدافعان «نظام» فرق اساسی دارد. وظیفه اصلی و امنیتی راه توده ضربه زدن به حزب توده ایران است!
اما از نظر راه توده امروز سرنوشت جنگ «که برکه» در بین جناح های جمهوری اسلامی به کجا رسیده است؟ راه توده در یکی از آخرین شماره های خود این چنین می گوید: «دفاع از انقلاب اگر زمانی برای ما به معنی پشتیبانی از ج.ا. بود. این دفاع امروز به معنی مبارزه با نیروهای راستگرا و ارتجاعی در ج.ا. است» ( مقاله بخشی از تحلیل کیانوری در سال 74 شماره 911 چهارشنبه دیماه 1402) خوب مشکل باز بر جای خود باقی مانده است، نیروهای راستگر و ارتجاعی در جمهوری اسلامی اقلیت هستند و یا اکثریت؟ نیروی اصلی و مرکزی قدرت حکومتی جمهوری اسلامی در دست چه جناحی است؟ نقش علی خامنه ای در بین جناح ها چیست؟ رهبر «نظام» در اقلیت است و یا اکثریت؟ شاید رهبر خوب است و دور وبرهایش بدند؟ مثل ادعای سلطنت طلب ها در مورد شاه سرنگون شده؟ اصلا علی خامنه ای رهبر واقعی جمهوری اسلامی است و یا فقط نقش صوری و ظاهری دارد؟ راه توده عمدا فراموش می کند که در تمام حکومت های جهانی نیروی اکثریت و غالب دارد که تصمیم های کلان اقتصادی سیاسی، اجتماعی و… کشور را به پیش می برد، این امر در احزاب سیاسی خارج از حکومت هم صادق است . یکی از نمونه های برجسته آن، بلشویک ها و منشویک ها در حزب سوسیال دمکرات انقلابی روسیه است (در زبان روسی بلشویک یعنی اکثریت و منشویک یعنی اقلیت)
راه توده ادعای رابطه ممتاز با کیانوری پس از زندانی شدن را دارد و خود را ادامه دهنده گرایش سیاسی وی می داند و توده ایها که از نظر آنها چند پارچه شده اند و باید دوباره و این بار به رهبری «علی خدایی» متحد شوند، فراتر از «سر قفلی» رابطه با کیانوری اگر به خاطرات علی خدایی روی سایتش بروید، خواهید دید که وی مدعی داشتن تمام سرنخ های فعالیت حزب توده ایران پس از ضربه ها و دستگیری رهبری و هزاران توده ای است. این خاطرات که شبیه فیلم های پر هیجان پلیسی هالیودد است، علی خدایی جیمز باند، شرلوک هولمز و آرسن لوپن را یکجا در جیب کوچک اش جا داده است! البته با شباهت بیشتر به آرسن لوپن!
یکی از ترفندهای سازمان امنیت علیه حزب توده ایران که پس از ضربه ها توانسته بود خود را بازسازی کرده و فعالیت خود را در دشوراترین شرایط تامین کند، انتشار کتابی به نام «خاطرات کیانوری» بود. در مقدمه کتاب می خوانیم که این خاطرات به صورت «مصاحبه» انجام شده و قبل از انتشار در اختیار کیانوری قرار گرفته و پس از جرح و تعدیل از طرف وی انتشار یافته است، در مقدمه کتاب این چنین نوشته شده است: «وی (کیانوری) علاوه بر این نقش علنی و رسمی، با حزب کمونیست شوروی سابق و سرویس های اطلاعاتی آن نیز شخصا روابط خاصی داشته و همواره در طول مدت فعالیت سیاسی خود، چه از طریق ماموریت های حزبی و چه به طور انفرادی، به تبادل اخبار و اطلاعات با عناصر حزب کمونیست شوروی سابق و مامورین اطلاعاتی آن پرداخته است» (خاطرات کیانوری ـ موسسه تحقیقاتی و انتشاراتی دیگاه ـ انتشارات اطلاعات 1371) راه توده که خاطرات را واقعی می داند، در مورد این اتهام سخیف چه موضعی دارد؟ حزب توده ایران در واکنش به پشتبانی راه توده از این خاطرات جعلی چنین نوشت: «ما دفاع جانانه و دوآتشه آنها از کتاب منتشر شده توسط سازمان اطلاعات و امنیت رژیم به نام «خاطرات نورالدین کیانوری» که در آن تمامی تاریخ حزب ما و بسیاری از مبارزان سرشناس و رفقای دانشمند حزب به لجن کشیده شده اند و حزب توده ایران «جاسوس» و ساخته پرداخته «خارجی» معرفی گردیده است و….». (تاملی بر کارنامه توده ای ستیز نشریه «راه توده» بهمن 1380. سایت حزب توده ایرانhttps://www.tudehpartyiran.org/wp-content/uploads/2012/12/raheht.pdf). جالب است در جغرافیایی دیگر بابک امیر خسروی طرفدار سرمایه داری غرب هم اصالت خاطرات امنیتی را تبلیغ و ترویج کرده و بخود نویسنده مقاله هم خواندن آنر را توصیه کرده است. بابک امیر خسروی ادعا می کرد که مخالف گرایش کیانوری در حزب توده ایران بوده است که ما در پاریس در جلسه های عمومی حزب توده ایران از وی خواستیم مدرکی در این زمینه ارایه دهد که حتی وی نتوانست یک نامه اعتراضی درون تشکیلاتی از طرف خود را ارایه دهد! بیلان راه توده ایجاد سردرگمی و اغتشاش ذهنی نسبت به موجودیت حزب توده ایران بوده است، در این زمینه سازمان اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی به میزانی موفق بوده است.
راه توده می تواند به پیش کسوتی در «چپ محور مقاومتی» افتخار کند! در تاریخ حزب توده ایران هیچ گروهی این همه طولانی مدت «موی دماغ» حزب توده ایران نبوده است؟!
آیا راه توده انشعاب از حزب توده است ؟