اجتماعی

خشت کج «تفاهم نامه »حزب دمکرات کردستان ایران و شرکا ـ نوشته از عیسی صفا

به تاریخ 14 سپتامبر 2023 جریانی به نام «همبستگی فرا گیر برای آزادی  و برابری در ایران»بیانیه ای  سیاسی با 14 عضو صادر کرده است. مدتی است که جنبش مردمی ایران در انتظار اتحاد نیروهای ملی ـ دمکراتیک هستند و از فقدان آن رنج می برند. بیانیه به نام « تفاهم نامه» وعده گسترش آتی این اتحاد و همبستگی را می دهد. در همه جای بیانیه وازه ای « دمکراتیک و آزادی » موج می زند. بنابرین در گام نخست باید از شرکت کنندگان این تفاهم پرسش کرد که سازو کار درونی آنها برای گسترش و در برگرفتن نیروهای دیگر چگونه خواهد بود؟ برای تعمیق نقد ضروری است که نام 14 عضو تفاهم  آورده شود که در زیر بیانیه آورده شده و عبارتند از :

١ – جبهه متحد بلوچستان – ایران (جمهوریخواهان)

٢ – جنبش جمهوريخواهان دموکرات و لائيک ايران فدرال

٣ – حزب اتحاد بختیاری و لرستان

٤ – حزب تضامن دموکراتیک اھواز

٥ – حزب دمکرات آذربایجان

٦ – حزب دمکرات کردستان ايران

٧ – حزب سبزهای ايران

٨ – حزب مردم بلوچستان

٩ – سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران

١٠ – سازمان فرهنگی و سياسی ترکمن‌صحرا

١١ – شورای آزادی‌خواهان سوسياليست

١٢ – شورای موقت سوسياليستهای چپ ايران

١٣ – کومه‌له زحمتکشان کردستان

١٤ – نهاد همبستگی جمهوری خواهان برای سرنگونی جمهوری اسلامی

هر آگاه سیاسی به وضعیت اپوزیسون ایران با نگاه به این لیست نه تنها دلسرد بلکه نگران می شود !دلسرد از اینکه هیچ نیروی سیاسی شناسنامه دار و تاثیر گذار سراسری در این لیست وجود ندارد ، نگران از این که برخی از این گروه ها ناشناخته  هستند و برای شناخت  ماهیت آنها بایدبه ته چاه های تاریک  فرورفت! هر ناظر هوشیار سیاسی باید در مورد تک تک این جریانها اطلاع و آگاهی مشخص بدست آورد و از حزب دمکرات کردستان در مورد آنها توضیح بخواهد و این حزب را هوشیار کند که وی  قادر به دادن مشروعیت به این گروه های چند نفره بی ریشه ننوده و برعکس مشروعیت نسبی خودش زیر علامت سوال خواهد رفت. به چند نمونه  بی اعتباری لسیت 14 عضو اشاره می کنم. در شماره12 در لیست  به اسم « شورای موقت سوسياليستهای چپ ايران» بر می خوریم ، در حالیکه در اکتبر 2019 از طرف این شورا بیانیه انحلال داده شدو در زیر بیانیه از جمله امضای شیدان وثیق از رهبران اصلی شورا را می بینیم. ( برای دیدن بیانیه انحلال به سایت اخبارروز مراجعه کنید) حزب دمکرات آذربایجان هم قلابی است که با نام « بیرلیک» دونفره و با گرایش  ناسیونالیسم افراطی و نئو فاشیستی جزو جنس جور کردن حزب دمکرات کردستان در نشست های کنگره خلق ها بود، گردانندگان بیرلیک میهن خود را ترکیه می دانند و به شدت گرایش ضد  کردی دارند. چرا حزب دمکرات کردستان در مورد آذربایجان به فرقه دمکرات اذربایجان ایران مراجعه نکرده است؟ چون در این صورت حزب دمکرات کردستان باید به مذاکره های جدی برنامه ای و کوتاه آمدن از برج عاج نشینی و خود بزرگ بینی تن دهد و  مرزبندی خیلی روشن با آلترناتیو سازی امپریالیستی  داشته باشد..حزب دمکرات کردستان به گروه های کوچک و تشنه ذره ای ازقدرت در این تفاهم نامه مراجعه کرده است ، گروه های بی شخصیت و بی اراده ای که داوطلب به حساب آمدن و بازیچه شدن هستند.  یکی دیگراز این گروه ها  که در لیست موج می زنند« جنبش جمهوريخواهان دموکرات و لائيک ايران فدرال» است که اعضای چند نفره آنها از یکی از شهرهای اروپا فرارتر نمی رود که فرصت طلبانه و با عجله « فدرال» را به اسم خود اضافه کرده اند تا بلیط ورود به « همبستگی فراگیر» را بدست آورند.

در تفاهم نامه از مخالفت با « مداخله قدرت خارجی» سخن به میان آمده است.قدرت های خارجی نام ندارند؟ همه افکار عمومی جهانی آگاه است که آمریکا و متحدانش است که در مسایل داخلی ایران مداخله می کنند و حتی با پول و رسانه دایما در صدد آلترناتیو سازی برای حکومت آینده هستند. سلطنت طلبها فقط بخشی از این نیروهای وابسته به امپریالیسم جهانی هستند که سودای قدرت حکومتی ایران را در سر می پرورانند. مگر سالها پیش آقای هجری دبیر کل حزب دمکرات کردستان از آمریکا  برای  استقرارمنطقه پرواز ممنوع در ایران نکرده بود؟ گروه «تظامن دموکراتیک اهواز »مورد پرسش در رابطه مالی با عربستان سعودی نیست؟ چرا در بیانیه سخنی از نقش امپریالیسم آمریکا و ناتو در جهان ، منطقه ما و ایران نیامده است؟ چگونه می توان ادعای ملی ـ دمکراتیک ، استقلال و عدالت اجتماعی کرد و به نقش مخرب این نیروها نپرداخت و بدتر از همه در پی رابطه و همکاری با آنها بود؟ آیا «تفاهم نامه» برای رقابت با سلطنت طلبها در جهت جذب پرداخت های مالی و رسانه ای دولت آمریکا و متحدانش تهیه نشده و شامل « پروژه گیری» از قدرت های بزرگ نمی شود؟ باید در این باره به حزب دمکرات کردستان هشدار داد که دست از بازی با آتش بر داشته و بسوی همکاری با نیروهای واقعی سیاسی و مردمی چون حزب توده ایران برگردد، حزبی که بزرگ منشی کرده و تا کنون دو بار نامه علنی به حزب دمکرات کردستان برای همکاری داده است. باید از حزب دمکرات کردستان پرسید چه حزبی « کثیر الملله»  بودن ایران و حق تعیین سرنوشت خلق ها را وارد فرهنگ عمومی ایرانیان کرد؟حزب توده ایران نبود؟

واقعیت سیاسی جامعه ایران از جمله این است که مردم ایران از سوریه ای ، عراقی ، لیبایی و…. شدن ایران می ترسند. آنها به حق نگران امکان جنگ داخلی پس از سقوط جمهوری اسلامی هستند.رفع این نگرانی موضوع روز مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی  و در جهت تقویت  آن است. از طرف دیگر حزب دمکرات کردستان باید بداند که اگر از هم اکنون در پیوند با احزاب سیاسی سراسری و ملی نباشد ، چالش ها و تضادهایش می تواند به حکومت آینده ایران نیز کشیده  شده و در گیریهای خطرناک مسلحانه در کردستان شعله ور شود.

حق تعیین سرنوشت خلق ها  و ملل تحت ستم مضاعف که بویژه باکار تئوریک و مبارزه و سازماندهی عملی بالشویک ها وارد دوره  نوینی از تاریخ خود شد ، بلافاصله پس از تشکیل دولت شوروی مورد تحریف قرار گرفت و به عنوان ابزاری برای مداخله های امپریالیستی علیه این کشور در آمد.صدای « روسیفیکاسیون اجباری» از همه بوق های امپریالیستی کوش ها را کر می کرد.تحریک و تشویق ملل غیر روس  برای جدایی در تمام دروه زندگی شوروی وجود داشت، پوتین در دفاع از جنگ با اکراین لنین را مقصر جدایی اکراین قلمداد کرده است که حق تعیین سرنوشت ملل تحت ستم را تئوریزه کرده بود، البته پوتین فراموش می کند که خود وی با همان تئوری لنینی از حق تعیین سرنوشت منطقه روس نشین دونباس دفاع می کند !در یوگسلاوی اما قدرت های امپریالیستی با راه انداختن جنگ داخلی این کشور را تکه تکه کرده و دولت های کوچک بی اراده تحت کنترل خود را بوجود آوردند. قدرت های غربی در مورد ایران هم باشعار دروغین « دمکراسی» خود را در کنار دفاع از حق تعیین سرنوشت خلق ها و ملل تحت ستم قرار می دهند و کمک های تبلیعاتی و… در اختیار آنها قرار می دهند. اما همین قدرت های غربی حق تعیین سرنوشت خلق فلسطین  را مورد حمایت واقعی قرار نداده و دایما به تقویت دولت جانی و تجاوزگر اسراییل می پردازند، این یک بام و دو هوا در تمام سیاست های امپریالیستی نسبت به ستم مضاعف ملی وجود دارد، آنها ظاهرا از کردهای ایران ، سوریه و عراق دفاع می کنند ولی در مورد ستم به کردهای ترکیه سکوت می کنند ،چون ترکیه عضو ناتو و متحد آنهاست. قدرت های امپریالیستی و در راس آن آمریکا می خواهند پایگاه دایمی اجتماعی و سیاسی و جغرافیایی برای خود در کشورهای درگیر تضاد های درونی درست کنند و به همین دلیل طرفداران سرمایه داری  وابسته به خود را بالا می کشند و کوشش می کنند چپ ها را در این جنبش هامنزوی کنند. حزب دمکرات کردستان و دو جناح کومله در جهت چنین سیاست هایی قرار دارند و هنگامیکه به طرف چپ می روند ،به سمت گروه های کوچک و بی شخصیت « چپ قلابی» می روند ، مثلن سراغ سازمان اتحاد فداییان می روند که با انشعاب و پیوستن رهبران اصلی آن به حزب چپ ایران ، برای ایفای نقش حاضرند به ابزارحزب دمکرات و کومله کرد ستان تبدیل شوند و ویترین آنها را رونق ببخشند. سراغ حزب کوچک بلوچستان  می روند که در برنامه خود « اقتصاد بازار آزاد» را تبلیع می کند که گویا جمهوری اسلامی اقتصاد دولتی است. در واقع تفاهم نامه ظاهرا جدید همان کنگره خلقهاست با بادمجان دور قاب چین های جدید ! هزینه های مالی نشست های کنگره خلق ها  در آمریکا و اروپارا چه کسانی پرداخت می کردند؟ در این زمینه ها باید حزب دمکرات کردستان و کومله را جوابگو کرد.

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *